نوجوانان چه توقعاتی از والدین خود دارند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۷۱۰۵
نگرانی والدین بیشتر از دورانی است که فرزند آنها وارد دوره نوجوانی میشود و به شدت اخلاق و رفتار آنها تغییر میکنند و به هیچ وجهه اجازه اظهار نظر در آموزش را به آنها نمیدهد.
نگرانی والدین بیشتر از دورانی است که فرزند آنها وارد دوره نوجوانی میشود و به شدت اخلاق و رفتار آنها تغییر میکند و به هیچ وجهه اجازه اظهار نظر در آموزش را به آنها نمیدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوران نوجوانی فرد توقع دارد تا او را درک کنند و دوست دارد در کنار افرادی باشند که میداند در شرایط بحرانی میتوانند از او پشتیبانی کرده و حمایتش کنند. در این دوره، نوجوان توقع دارند تا به او محبت شود و ارتباط دوستانه با دیگران داشته باشد و در صورت کمک به او یاری برسانند.
در این سن والدین باید به نوجوان بیشتر نزدیک شوند و با آنها ارتباط دوستانهای داشته باشند و او را به عنوان یک نوجوان بپذیرند و قبول کنند که دیگر بچه نیست و کم کم وارد دوران بزرگسالی میشود.
با منتقل کردن احساس خوب به نوجوان میتوانید همراه خوبی برای او باشید و به او کمک کنید تا به راحتی از این دوران عبور کند.
چنانچه والدین در یک زمینه دانش و تخصص مورد نیاز را داشته باشد در این صورت برای نوجوان خیلی جذاب خواهد بود که میتوانند در زمینهای با والدینش به صحبت و مصاحبت بپردازد و حس میکند تنها نیستند.
آنها با سوال پرسیدن از والدینش میتوانند به خیلی از سوالات مهم و علمی که برای آنها بیپاسخ مانده است جواب بدهند و از سردرگمی و ابهاماتی که برای آنها پیش آمده است خلاص شوند.
نوجوان و استقلالنوجوان تلاش میکند که نشان دهد بزرگ شده است و شخصیت مستقلی دارد، ولی درک این مسئله، برای او و والدین، مثل هم نیست. برخی از پدر و مادرها کمتر به این نکته دقت میکنند که فرزند نوجوانشان دیگر کودک نیست. به همین علت شرایط لازم را برای به دست آوردن اعتماد به نفس و استقلال او ایجاد نمیکنند.
والدین باید دقت کنند که نادیده گرفتن نیاز نوجوان به استقلال، امکان دارد سبب شود که فرزندشان از آنها فاصله بگیرد. از سوی دیگر، برخی از نوجوانان نیز در نشان دادن میل خود به استقلال، زیادهروی میکنند. نوجوانی که میخواهد اعضای خانواده در هیچ کدام از کارهایش دخالت نکنند و به طور کامل آزاد باشد، کم کم محبت پدر و مادر و حمایت آنها را از دست میدهد و علاوه بر مشکلات اجتماعی، از نظر روحی هم صدمه خواهد دید.
نوجوان و سنتهایکی از سنتهای ما که با فرهنگ کشورهای دیگر فرق دارد، حمایت پدر و مادر از فرزندشان حتی در بزرگسالی است. باید توجه کرد که این رفتار، حتی چنانچه عیبهایی نیز داشته باشد، دارای خوبیهایی نیز هست.
کشور ما همیشه مردمی عاطفی و حساس بودهاند و به همین دلیل، روابط خانوادگی و فامیلی را مهم میدانند. خیلی از روانشناسان اعتقاد دارند، انسان امروزی به خاطر مشکلات زندگی شهرنشینی، بیش از هر موقعی به روابط عاطفی و خانوادگی احتیاج دارد.
هر چند نوجوان میل دارد شخصیت مستقلی داشته باشد، ولی باید به احتیاجات عاطفی خود هم فکر کند. دوستان و همسالان در مرحلهای از زندگی انسان مانند دورهٔ تحصیل، بیشتر اهمیت پیدا میکنند، ولی در مرحلهای دیگر نقش آنها در زندگی کمرنگتر میشود. نکتهٔ مهم آن است که نباید گرایش به دوستان سبب گردد که نوجوان از خانواده فاصله بگیرد.
بهترین راه ایجاد عادتهای سالم در نوجواندر زندگی و مراحل رشد انسان، هیچ نهادی به اندازهٔ خانواده تاثیر گذار نیست. خانواده و والدین امکان دارد انتظارات و خواستههای یک نوجوان را برآورده سازند یا نسازند، و شاید همیشه همه چیز آنچنان که همه میپسندند، پیش نرود، ولی تجربهٔ زندگی نشان میدهد خانواده اغلب بهترین تکیهگاه برای فرزندان است.
نوجوانی دورهٔ تغییرات سریع است، ولی نوجوان میتواند با بینش درست، از این تغییرات استفادهٔ مناسب کند.
شما به عنوان یک نوجوان، میدانید که همهٔ ارتباطهای انسانی دوطرفهاند؛ پس در صورتی که از والدینتان توقعاتی دارید، آنها هم از شما توقعاتی دارند و میدانید که چنانچه انتظار دارید آنها شما را درک کنند، باید این توانایی را داشته باشید که شما نیز آنها را درک کنید.
محرم اسرارنوجوانان به بزرگسالانی احتیاج دارند، که به حرفهای آنها گوش کرده و آنها را درک کنند و از همه مهمتر این که رازدار آنها باشند. این افراد میتوانند پدر و مادر و یا معلم آنها باشند.
مورد اعتماد بودنهنگامی که نوجوان اشتباهی انجام میدهد، باید به او فرصت توضیح داد. برای یک نوجوان دردمند، هیچ چیزی آرامش بخشتر از وجود والدینی که بتواند آزادانه حرفش را به آنان بگوید، نیست.
آزادی در تصمیم گیرینوجوان میخواهد مشکلاتش را خود برطرف کند و مطابق کمکهای والدین و یا معلمان در تصمیمگیری آزاد باشد. والدینی که این فرصت را به فرزندان خود نمیدهند، در واقع آنان را نیز از اعتماد به نفس در روبرو شدن با موقعیت بازداشته و نیز از حل مسئله محروم کردهاند.
هم خوانی در رفتار والدینکلا ناهمخوانی در رفتار والدین کودکان و به خصوص نوجوانان را ناراحت و عصبانی میکند. بعضی از والدین مرتب میان آسان گرفتن و سخت گرفتن درباره فرزندان قابل تغییرند. کودکان و نوجوانان دوست ندارند در یک دنیای نامطمئن زندگی کنند، دنیایی که در آن برای انجام اشتباهی واحد، در یک روز مجازات شوند و روز دیگر همان عمل کلا نادیده گرفته شود. آنها به خوبی از ناهماهنگی و ناهمگنی میان گفتار و رفتار والدین خویش- به خصوص در زمینه مسائل اخلاقی و ارزش- آگاه هستند و نسبت به آن حساسیت دارند.
تمرکز کردن روی اهداف بزرگاحتمالا شما از مدل موی دخترانه پسر نوجوان خود یا انتخاب لباس دختر نوجوان خود خوشتان نیاید یا شاید آنها مهمانی که شما میدانید که بهتر بود در آن شرکت کنند شرکت نکردند. این مسئله دشوار است، ولی شما باید بدانید در روبرو شدن با این دسته از اتفاقات چگونه رفتار کنید تا نوجوان روابطش با شما خوب بماند و از شما و خانه فراری نشود؛ بنابراین قبل از این که بخواهید واکنش زیادی نشان دهید توجه کنید آیا این کار نوجوان شما را در معرض خطر قرار داده است؟ یا یک تصمیمی است که متناسب با سن اوست و بعد از مدتی کاهش مییابد؟
چنانچه از آن دست مسائل حیاتی و بحرانی نبود بگذارید با عواقب کارش مواجه شود هیچ چیز اثرگذارتر از روبرو شدن نوجوان با عواقب طبیعی کارهای خود نیست. از سویی برای والدین دشوار است که اجازه دهند نوجوانشان خودش با سختیهای زندگی مواجهه شود یا درد ناامیدی را تجربه کند احساس شکست را حس کند.
ولی مراقبت از فرزند شما در مقابل حقایق زندگی در حقیقت فرصتهای باارزش یادگیری و به دست آوردن تجربه را از او میگیرد بنابراین بگذارید بچهها خود با دنیای واقعی آشنا شوند. شما نمیتوانید مرتب آنها را حمایت کنید. این بدان معنا نیست که خود را کاملا عقب بکشید میتوانید در شرایط دشوار درکنارشان باشید و با آنها با مهارت همدلی کنید، به او بفهمانید دوستش دارید، ولی تصمیم قطعی را باید خود او بگیرد. یا باید باعواقب کارش مواجهه گردد.
توجه روی خط قرمزهاچنانچه مشکوک هستید که فرزند شما از الکل یا مواد مخدر استفاده میکند باخود نگویید که خب چیز خاصی نیست. قاعده نوجوانی است حتی چنانچه تنها مشروب یا ماده مخدر گل یا همان ماری جوانا باشد یا حتی اگر شما را به یاد دوران جوانی خودتان میاندازد از این موضوعات آسان رد نشوید. شما باید هم اکنون اقدام کنید پیش از اینکه به یک مشکل بزرگ تبدیل شود. مراقب تغییرات غیرقابل توضیح در رفتار، ظاهر، عملکرد تحصیلی و دوستان نوجوان خود باشید.
فراموش نکنید این تنها داروهای غیرقانونی نیست که در حال حاضر مورد سوء استفاده جوانان قرار میگیرند بلکه داروهای تجویزی و حتی داروهای سرفه و محصولات خانگی هم در طیف سواستفاده مصرف دارو و مواد قرار میگیرند.
چنانچه بسته بندی داروی سرفه خالی را در سطل زباله یا کوله پشتی نوجوان خود پیدا کردید، چنانچه بطریهای دارو در کابینت شما گم شد، یا قرصها، لولهها، کاغذهای نورد یا کبریتهای ناشناخته پیدا کردید، بدانید که احتمالا نوجوان شما امکان دارد درحال سوءمصرف مواد مخدر باشد. این نشانهها را جدی بگیرید و درگیر آن شوید. از همه داروهایی که در اختیار دارید مراقبت کنید. حتما توجه کنید که چه محصولاتی در منزل شما وجود دارد و چه مقدار دارو در هر بسته یا بطری وجود دارد.
اعتماد به غرایز خودخیلی از والدین به جای اعتماد به غرایز خود برای مشاوره در مورد شیوه پرورش نوجوانان به متخصصان مراجعه میکنند. اشتباه نکنید این بدان مفهوم نیست که مراجعه به مشاوره اشتباه است یا خواندن کتابهای فرزندپروری بد است، ولی منظور این است که برخی والدین به علت کودکی دشواری که خود داشته اند یا تربیت سخت و زنندهای که به وسیله والدینشان بر روی آنها انجام شده است به شدت نگران آینده فرزند خود و مواجهه با مسائل هستند.
برداشتن قدمهای حساس تربیتی برای آنها به شدت سخت است. بله این حقیقت است که هدایت یک نوجوان کار دشواری است، ولی نه به این شکل که شما به صورت وسواسی همیشگی در حال ورق زدن کتابهای فرزندپروری باشید یا این که هفتهای دو مرتبه نوجوانتان را مجبور به نشستن روی صندلی ئر برابر دکتر روانشناس کنید!
منبع: بیتوته
منبع: فرارو
کلیدواژه: نوجوان والدین خانواده قیمت طلا و ارز قیمت موبایل نوجوان خود پدر و مادر یک نوجوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۷۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام